زمان جاری : جمعه 15 تیر 1403 - 3:41 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 20 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

[font="][font="][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]غمگینم

کسی شاید نمی فهمد

کسی شاید نمی داند

کسی شاید نمی گیرد مرا از دست تنهایی

تو می خوانی فقط شعری و زیر لب

آهسته می گویی

عجب احساس زیبایی

[font="][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو هم شاید نمی دانی...

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 21 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

از زندگی از این همه تکرار خسته ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته ام..

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 22 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

سـلـامـَـتــے اوלּ رفــــیقے کـِہ مــَــجازیـہ

امـــــــــــا

یـہ جورے واسَــــت سَـنـگ صــَـــبوره

کہ هیـــچ کـُـבوم از رفیــــقاے واقـعـیت

بـہ گــَـــرב پاش نـِـمـــــیرسَــלּ

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 23 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

باران که میبارد دلم برایت تنگ تر میشود

راه می افتم

بدون چتر

من بغض میکنم,آسمان گریه ...

خیلی حــرف اسـت...

کـه تــو هـر روز در گلــویت

خـاری کشنـده احسـاس کنـی

بـرای کسی کـه

" بـــدانــی "

حتـی یک بــار در عمـرش

بــه خـاطـر تــو " بغـض " هـم نکرده اسـت ...

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 24 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

شده بعضی وقتا یهو دیگه دوستش نداشته باشی؟

به خودت می گی اصلاً واسه چی دوستش دارم؟

مگه کیه؟

مگه واسم چیکار کرده؟

مگه چی داره که از همه بهتر باشه؟

... ... اصلاً من که خیلی از اون بهترم....

بعد به خودت می خندی که اصلاً واسه چی اینقدر خودتو اذیت کردی؟

یهو، یه چیزی یادت میاد....

یه چیز ِ خیلی کوچیک....

یه خاطره....

یه حرف....

یه لبخند....

یه نگاه....

و بعد....

همین....

همین کافیه تا به خودت بیای و مطمئن بشی که

نمی تــــــــــونی فراموشــــــش کنی

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 25 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

رویا هایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند

اما همیشه شیرین اند

مثل رویــــای داشتن تـــــــو . . .

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 26 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

دلـــــم ،

پیـــرمــرد ِ حـلّاج را مـی خـــواهــد !

تــا پـنـبـه هــای ِ گــره خــورده ی دلـتـنـگی ام را

آنقـــدر بــــزنــد تــا ، بـــاز شـــود !

سـفـیـد ِ سـفـیــد . .

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
aylin آفلاین



ارسال‌ها : 174
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: Tehran
تشکرها : 66
تشکر شده : 196

پاسخ : 27 RE یادداشت های تلخ نویس آهو

دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!!

دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !!

این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…

فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن…

دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!!

طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!! هه

این روزها دلم اصرار دارد

فریاد بزند؛

اما . . .

من جلوی دهانش را می گیرم،

وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!

این روزها من . . .

خدای سکوت شده ام؛

خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،

خط خطی نشود . . .!!!

" مادرم ".....

مرا ببخش

دردِ بدنم بهانه بود ،

کسي رهايم کرده

که صداي بلند گريه ام

اشک هايت را درآورد ...
یکشنبه 28 مهر 1392 - 15:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aylin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan /
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :