حس قشنگیه
حس قشنگیه یکی نگرانت باشه یکی بترسه
از اینکه یه روز از دستت بده سعی کنه ناراحتت نکنه….
دلم تورا میخواد ...
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند …
فایده ندارد !
اما …
دوستت دارم های ” تــــو ”
چه غوغایی می کند …
روحم را تازه می کند !
وقتی زنی دیوانه وار با تو بحث میکنه خوشحال باش
یعنی هنوز دوست داره
مرد یعنی تکیه گاهی امن ...
یعنی بوسه ای از روی دوست داشتن ، بدون اندکی شرم ...
در ذهن زنانه ی من ...
![http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2012/04/romantic-27-718x1024.jpg](http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2012/04/romantic-27-718x1024.jpg)
سایه ها محصول پشت کردن دیوار ها به آفتابند
گستاخی دیوار ها را تقلید نکنیم تا آفتابی بمانیم . . .
بگو
چه مخدری بود
در بــــــــــــــودنت
که این همــــه
نبودنت را درد میکشم...
حرف تو که میشود
من
چقدرناشیانه
ادعای بی تفاوتی
میکنم...
تو دنیا یکی هست که دنیایش تویی / روز و شب در فکر توست ، رویایش تویی /
گلی خوشبوست که عطر و بویش تویی / ماهی کوچکی است که دریایش توسس /
شمعی روشنی هست که نورش تویی / نا امیدی است که امید فردایش تویی /
دلی با یک آرزوی بزرگ که آرزویش تویی / خیالی خسته که آرامش شبهایش تویی /
چشمانی خیره به سویی که سویش تویی / یک دل زخمی که مرهم زخم هایش تویی .
گاهی که رنگ چشمان تو را گم می کنم
پاییز می شوم
و باد لهجه ای زرد
کشان کشان
هلم می دهم تا سنگسار علاقه
همین کافی نیست که پلک نزنی ، گلم ؟
حالا شب به نیمه های عقربه می رسد
و من فکر می کنم دیروز سر انگشت پنجره
روی کدام سطر کوچه بود
که پاورچین و ساده
به آغوش تو ریختم
راستی ، کجای شب بودی که خواب زمستان سفید شد ؟
پنجره پیش بینی کرده بود
مرا که ببوسی برف می گیرد
حالا در عمق زمستان
کبوتری با آوازی از جنس سیب
روی لب هایم آشیانه کرده
کبوتری سبز که در ایینه پرواز می کند
چشم به راه کدام واژه از دهان دریایی ؟
باور کن
هیچ ستاره ای قبل از آسمان متولد نشده
نخ بادبادک نگاهت را پایین بیاور
به من نگاه کن
تمروز پنجم پنجره است
و من اندازه ی همین آسمان برهنه
دوستت دارم
تاريخ : پنجشنبه 15 فروردین 1392 نويسنده : امیر نظرات بازديد: 2203
از صدایم اشک می بارد
آه من تنهاترین، تنهای این دنیام
هیچ یاری، مهربانی، هیچ همدردی
نیست حتی سایه ای اینجا
قلب من عمریست بغضش را فروخورده
اشک های تلخ من هم سخت، تکراریست
هستم اما از تهی هم نیست تر، گویا
بودنم همرنگ مرگی ممتد و جاریست
![](http://hohoalireza.persiangig.com/Montakhab13_045.jpg)
![](http://www.uplooder.net/img/image/2d0cb2745866c70a474545bafbdada8e/29.gif)
تاريخ : پنجشنبه 15 فروردین 1392 نويسنده : امیر نظرات بازديد: 1354
دلگیرم از تمام خودم، از زمان، زمین
از تو همیشه مثل خودم با دلم عجین
این روزهای بی غزل، این روزهای تلخ
می خواستم کنار تو باشم فقط همین!
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست؟
یا خدایی است که از روز ازل پنهان است؟
بارها آمد و رفت
بارها انسان شد
وبشر هیچ ندانست که بود
خود اوهم به یقین آگه نیست
چون نمی داند کیست
چون ندانست کجاست چون ندارد خبر از خود که خداست
قیصر امین پور
" مادرم ".....
مرا ببخش
دردِ بدنم بهانه بود ،
کسي رهايم کرده
که صداي بلند گريه ام
اشک هايت را درآورد ...
(فرستنده متن:ابجی الهه)
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3182
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 3,291
- بازديد ديروز : 709
- بازديد کل :12,113,571