عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

سايت عاشقانه

عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

به سايت سایت عاشقانه آهـو خوش اومديد
سایت عاشقانه آهـو
تبليغات شما در اين مکان با بازدهي بالابک لینک نوفالو

دسته بندي ها
آرشيو ماهانه
تبــــــــليغات

داستان عاشقانه جدید

تاريخ : یکشنبه 04 فروردین 1392 نويسنده : امیر نظرات بازديد: 1235

 

داستان عاشقانه جدید...

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم.

 

 

تا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر

 

 

بفیه داستان در ادامه مطلب...

تا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر

با خودش میگفت :میدونی كه من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی...شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید...

 

چشمانش را باز كرد..دكتر بالای سرش بود.به دكتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دكتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت كنید..درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاكت دیده نمیشد. بازش كرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

 

 

 

سلام عزیزم.الان كه این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری كه قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این كارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

 

 

دختر نمیتوانست باور كند..اون این كارو كرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..

آرام اسم پسر را صدا كرد و قطره های اشك روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نكردم...

 

 

دانلود فيلم با لينک مستقيم

,

عکس عاشقانه

,

موزيک

,

دانلود موزيک

,

دانلود فيلم

,

دانلود موزيک بالينک مستقيم

,

دانلود فيلم عاشقانه جديد

,

دانلود سايت عاشقانه

,

سريالهاي ايراني

,

فروش انواع فيلم

,

اهنگ عاشقانه

,

باليووديها

,

سايت عاشقانه

,

اخبار ما

,

موزيک

,

داستان عاشقانه

,

رمان

,

طرفداران فيلم هاي امريکايي

,

مرجع بزرگ دانلود فيلم و موزيک

,

فيلم هندي

,
نظرات
    اين نظر توسط sheyda در تاريخ 1392/06/25 و 19:41 دقيقه ارسال شده است

    داستان خیلی قشنگی بود ولی ای کاش همشون واقعییت داشت .


    کد امنیتی رفرش
جست و جو کنيد...
آمار سايت
  • آمار مطالب
  • کل مطالب : 2592
  • تعدادنظرات : 1482
  • آمار کاربران
  • تعداد کاربران :3182
  • آمار بازديد
  • بازديد امروز : 425
  • بازديد ديروز : 317
  • بازديد کل :12,115,709