عکس عاشقانه

تکان می دهد خانه را سالی که می آید . . .
سرگرمیِ خوبی ست :
تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم
و آغاز می شود سال تنهایی . . .
 
 
 
 

تقدیر را خود رقم می زنم !
از کنارم هرچه تنهایی هست بر می دارمو تو را جایشان می گذارم . . . !

 
 
 
گاهی “ تنهایی ” یعنی خیلیا در “ حدت ” نیستن !
 
 
 
 
غم ، حادثه ، تردید ، من و تنهایی / یک شیشه ی می لبالب و تنهایی
من مانده کنار جاده ی خاطره ها / با یک چمدان سوز و تب و تنهایی
 
 
 
 
از پلکان ابر بالا میرفتم ؟
یا از سرسره ی خاک پائین می آمدم ؟
تنها تنهایی به یادم مانده ست !

 
 
 
 
تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی ، تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن . . .
 
 
 
 
تنهایی یعنی
اگر روزی محبت کردی بی منت لذت بردی بی گناه
بخشیدی بدون شرط
بدان آن روز واقعا زندگی کرده ای . . .
.
.
.
تنهایی یعنی برگشت منتظر شما هستیم . . .
 
 
 
 

فصل ها پشت سر هم می آیند می روند و تمام می شوند
اما تمام شدنی نیست فصلِ رفتن تو و تنهاییِ من . . .
 
 
 
 
دور باشـــی و تــپــــــنده . . .
بهتر است از اینه ک نزدیـــک باشی و زننـــــــده . . .
این مفــــــهوم را ک در رگ هـــایت جاری کنی دیگر تنـــــــــها نخواهی بود . . .

 
 
 
 
تنهایی . . .
هزار بار بهتر است از بودن با کسیکه بودنش دروغ محض است !
دلش که هیچ . . .
حواسش هم به تو نیست . . .
و فقط زمانی با توست که کسی را ندارد . . . !
 
 
 
 
دلم خوش نیست . . .
غمگینم . . .
کسی شاید نمیفهمد . . .
کسی شاید نمیداند . . .
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی . . .
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی . . . !
تو هم شاید نمیدانی . . . !
   
 
 
 
وقتی تنها باشی از تعطیل بودن هیچ روزی ذوق نمی کنی
همیشه تو تعطیلات تنهایی آدم چند برابر می شه . . .
 
 
 
این روزها در خودم به دنبال کلیک راست می گردم ،
تا از خودم  copy بگیرم و کنار خودم paste کنم . . .
شاید از این تنهایی  خلاص شوم . . . !
 
 
 
 
دلم خوش نیست.غمگینم
کسی شاید نمیفهمد . . .
کسی شاید نمیداند . . .
کسی شاید نمیگیرد . . .
مرا از دست تنهایی . . .
توفقط میخوانی شعری و . . .
هم آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی . . . !
تو هم شاید نمیدانی . . .

 
 
 
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم . . .
دیوار اتاق پناهم میدهد . . .
بی پناه که باشی قدر دیوار را میدانی 
 
 
 
تنهایم اما دلتنگ آغوشی نیستم . . .
خسته ام ولی به آغوشی نمی اندیشم . . .
چشمانم تر هستند و قرمز . . .
ولی رازی ندارم . . .
چون مدتهاست دیگر کسی را ( خیلی ) دوست ندارم