زمان جاری : جمعه 15 تیر 1403 - 2:55 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 174
نویسنده پیام
savalan آفلاین


ارسال‌ها : 1133
عضویت: 25 /7 /1392
محل زندگی: اردبیل
تشکرها : 460
تشکر شده : 709
مردی از پولاد در کوره زندگی

آهنگری پس از سپری شدن دوران جوانی اش تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزکاری، در شرایط خوبی زندگی نمی کرد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد. یک روز دوستی که به دیدنش آمده بود، از وضعیت دشوارش مطلع شد و گفت: واقعاً عجیب است، درست بعد از این که تصمیم گرفتی مرد خداترسی شوی، زندگی‌ات بد تر شده است. نمی‌خواهم ایمانت را ضعیف کنم، اما با وجود تمام تلاش هایت در این مسیر، هیچ چیز بهتر نشده. آهنگر در آن لحظه پاسخی نداد، او هم بارها همین فکر را کرده و نفهمیده بود چه بر سر زندگی اش آمده، سرانجام پاسخی را که می خواست یافت و گفت: در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند و باید از آن شمشیری بسازم. می دانی چه طور این کار را می کنم؟ اول تکه فولاد را به اندازه جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر می دارم و پشت سر هم به آن ضربه می زنم، تا این که فولاد، شکلی را که می خواهم بگیرد. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می کند و رنج می برد، اما من این کار را آن قدر تکرار می کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست یابم. گاهی فولادی که به دستم می رسد، نمی تواند تاب این عمل را بیاوردو حرارت، ضربات پتک و آب سرد، روی آن ترک می اندازد. می‌دانم از این فولاد هرگز تیغه شمشیر مناسبی در نخواهد آمد. می‌دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد، ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما می کنم انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می برد. اما تنها چیزی که می خواهم این است: خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو می خواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که می پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن.







دلم فـال می خواهــد …
قهــوه … تــاروت … نمی دانــم ؟!
هر چه باشـــد ،
هر چه نقـــش تــو را در این روزهـــــای بــیرنـــگ …
پــــر رنـــگ کنــــد !!!



دوشنبه 06 آبان 1392 - 14:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از savalan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: marjan & setarehir &
marjan آفلاین



ارسال‌ها : 1355
عضویت: 28 /7 /1392
محل زندگی: کرج
تشکرها : 479
تشکر شده : 176

پاسخ : 1 RE مردی از پولاد در کوره زندگی

هزار تا لایک

بهانه هم میگیری......
بهانه مرا بگیر!
من تمام خواستن را وجب کرده ام
هیچکس
هیچکس به اندازه من
عاشق تو و بهانه هایت نیست
دوشنبه 06 آبان 1392 - 14:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :