زمان جاری : جمعه 15 تیر 1403 - 3:06 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 251
نویسنده پیام
setarehir آفلاین


ارسال‌ها : 722
عضویت: 27 /7 /1392
محل زندگی: گناوه
تشکرها : 672
تشکر شده : 281
پاییز...

پاییز را دوست دارم به خاطر غریب و بی صــدا آمدنش

رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

خش خش گوش نواز بـــرگ هایش

صدای نم نم باران های عاشقانه اش

پاییز را دوست دارم به خاطر رفتنش

خیس شدن زیر بــارانــش !!!


وقتی‌ قلبم کوچک‌تر از غصه‌هایم‌ می‌شود
وقتی‌ نمی‌توانم‌ اشک‌هایم‌ را پشت‌ پلک‌هایم‌ مخفی‌ کنم‌
و بغض‌هایم‌ پشت‌ سر هم‌ می‌شکند،
وقتی‌ امیدها ته‌ می‌کشد و انتظارها به‌ سر نمی‌رسد،
وقتی‌ طاقتم‌ طاق‌ می‌شود و تحملم‌ تمام...
آن وقت است که مطمئنا یکی و فقط یکی هوایم را دارد
خدایا متشکرم
شنبه 04 آبان 1392 - 05:24
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از setarehir به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: savalan & koolooche &
savalan آفلاین



ارسال‌ها : 1133
عضویت: 25 /7 /1392
محل زندگی: اردبیل
تشکرها : 460
تشکر شده : 709

پاسخ : 1 RE پاییز...

همه چیز داشت خوب پیش می رفت... که بزرگ شدیم!!! سخن از دلتنگی







دلم فـال می خواهــد …
قهــوه … تــاروت … نمی دانــم ؟!
هر چه باشـــد ،
هر چه نقـــش تــو را در این روزهـــــای بــیرنـــگ …
پــــر رنـــگ کنــــد !!!



شنبه 04 آبان 1392 - 13:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از savalan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: setarehir /
koolooche آفلاین



ارسال‌ها : 844
عضویت: 1 /8 /1392
محل زندگی: طهرون
تشکرها : 126
تشکر شده : 419

پاسخ : 2 RE پاییز...

خیس شدن زیر بــارانــش !!!


سلامتیه پـــــت و مــــت
[size=10]چون نه هیچی تو مغزشون بود،نه هیچی تو دلشون!
[/size]
شنبه 04 آبان 1392 - 19:24
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
setarehir آفلاین



ارسال‌ها : 722
عضویت: 27 /7 /1392
محل زندگی: گناوه
تشکرها : 672
تشکر شده : 281

پاسخ : 3 RE پاییز...

می پسـندم پاییـز را

که معافـم می کنـد

از پنـهان کردن

دردی که در صـدایم می پیچـد ُ
اشکی که در نگاهـم می چرخـد

آخر همه مـی داننـد

سـرما خورده ام . . . !


وقتی‌ قلبم کوچک‌تر از غصه‌هایم‌ می‌شود
وقتی‌ نمی‌توانم‌ اشک‌هایم‌ را پشت‌ پلک‌هایم‌ مخفی‌ کنم‌
و بغض‌هایم‌ پشت‌ سر هم‌ می‌شکند،
وقتی‌ امیدها ته‌ می‌کشد و انتظارها به‌ سر نمی‌رسد،
وقتی‌ طاقتم‌ طاق‌ می‌شود و تحملم‌ تمام...
آن وقت است که مطمئنا یکی و فقط یکی هوایم را دارد
خدایا متشکرم
پنجشنبه 16 آبان 1392 - 02:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :