یکی از دشوار ترین مسایل در خصوص یک
رابطه آگاهانه این است که ما باید این تخیل و پندار نادرست را که همسر مناسب و
شایسته ما به کنارمان می آید، با ما احساس همدلی می کند و به طرز معجزه اسایی همه
چیز درست و عالی می شود را از ذهن مان پاک کنیم.
هنگامی که ما واقعیت مربوط به همسر
خود را بپذیریم باید تصورات ذهنی و خیال پردازی های بعدی را نیز از وجودمان دور
بریزیم: این تصور و خیال باطل که اگر همسرمان فقط آنچه را که نادرست و غلط است
تغییر دهد، دیگر همه چیز خوب و عالی خواهد شد. ما باید علی رغم میل باطنی خود
واقعیت بسیار دشواری را بپذیریم و آن این است که برای داشتن رابطه ای دلخواه و
مورد نظر باید ابتدا و قبل از هر چیز خودمان را تغییر دهیم. از طرف دیگر اگر هر زن
و مردی عمیقا\" بخواهد زندگی مشترک خود را در جهت مثبت تغییر دهد، آن وقت
مساله توافق پیش می آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه قوی، در مسیر توانستن
قرار می گیرد. اگر به گذشته خود توجه کنیم، همه ما در طول زندگی ، موفقیت هایی
داشته ایم. اگر موفقیت های بدست آمده را تجزیه تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در
میان انبوه آرمان ها و آرزوهای خود، فقط به آن چه که واقعا\" و عمیقا\" و
با انگیزه قوی می خواستیم، رسیده ایم. بنابراین با انگیزه قوی و کافی باید دست به
کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب ، با خود من شروع می شود و می بایست از هر
فرصتی ، برای رشد درجهت مثبت و سازنده استفاده کرد.